English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7024 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conductive U مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conduction U توانایی یک ماده برای هدایت جریان
intelligence U 1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
conduct grade U درجه هدایت یک ماده
circuit U اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
circuits U اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
stream line U خط هدایت جریان
input of current U تغذیه و هدایت جریان
current carring U انتقال یا هدایت جریان
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
materialistic U مربوط به ماده گرایی
intersexual U مربوط به جنس نر و ماده
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
rheological <adj.> U علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
conduct U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducted U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducts U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducting U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
rheology U علم جریان و تغییر شکل ماده
get to <idiom> U توانایی داشتن برای
galvanic U مربوط به جریان برق کهربائی
potential <adj.> U [توانایی برای انجام کاری]
potential U توانایی انرژی برای کار کردن
arithmetic U توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
reliability U توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیارموثروبدون خطا
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
capacitance U توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
computing U میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
interoperability U توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
faulted U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
faults U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
reliability U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
stability U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
auto U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
multitasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
fault U توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
autos U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
to transubstantiate U تغییر دادن ماده [نان و شراب مربوط به عشاربانی] به بدن و خون عیسی مسیح [دین]
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
electronic U توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
beacons U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
automatic U توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
automatics U توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
images U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
image U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
adaptive channel allocation U توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
thermodynamics U علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
resolution U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolutions U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
voicing U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
autos U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
resolving power U اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
voices U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
robustness U توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه
overstriking U توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
blind dialling U توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
programs U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
autos U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
plotted U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plots U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
print U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
prints U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
printed U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
downward U توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
compatibility U توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
flexibility U توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
fly dope U ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
deep stall U وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
fast pill U ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
media U هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
circuit breakers U سویچی برای قطع جریان
circuit breaker U سویچی برای قطع جریان
fumigant U ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
hylotheistic U یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
left hand rule for electron flow U قاعده چپگرد برای جریان الکترون
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
capacitor U وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
macronutrient U ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
strip U لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
burners U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burner U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
paper U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papering U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papered U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
gill U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill type flap U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
embolectomy U عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
jump instruction U دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
laser U روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
mediums U هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
lasers U روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
gallium arsenide U ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
medium U هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
powered U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
pillow U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
powers U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powering U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
pillows U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
power U جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
privacy U حق یک شخص برای کسترش دادن یا محدود کردن دستیابی به داده مربوط به خودش
human engineering U مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
shadow factor U ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
fanned U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fan U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fans U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanning U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
T carrier U استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
half life period U مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
file level model U نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
terminator U مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
workflow U نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
transylvania U فرش ترانسیلوانیا [ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
haustellate U دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
niladic U مربوط است به عملیاتی که برای ان هیچ عملوندی مشخص نشده است
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
position U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1حرف زوری به انگلیسی
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com